باز رباخور قلدر محله (بانک ) جنایتی دیگر مرتکب شد
باز صاحبان شغل های آبرومند یکسال زحمت کشیدند و برخی هایشان توانستند پس انداز خود را بیشتر کنند برخی دیگر هم اصلا نتوانستند پس انداز کنند .
رباخور قلدر محله (بانک ) نه تنها آب خالی می آورد و درون آبگوشتهایی که مردم محله با زحمت و دسترنج خود در حال پخت آن هستند می ریزد و با قلدری تمام در مصرف آن شریک میشود و بیشتر از نصف آبگوشتها را برداشته میدزدد تا به جیره خوارانش بدهد تا از گرسنگی نمیرند .
رباخور قلدر محله (بانک ) باز ارزش کسب و کار و تلاش یک سال و چند سال آدمها را با خاک یکسان میکند و از طرف دیگر به جیب جیره خوارانش سرازیر میکند تا از گرسنگی تلف نشوند .
رباخور قلدر محله ( بانک ) هر روز با خدا میجنگد .
باز مردم یکسال یا چند سال زحمت کشیدند ، پس انداز کردند به امید اینکه خانه ای بخرند ولی باز رباخور قلدر محله ( بانک ) دسترنج آنها را با قلدری تمام تصاحب کرد و باز چند سال صاحب خانه شدن آنها به عقب افتاد .
بامید روزی که رباخور قلدر زناکار محله ( بانک ) نابود شود و مردم روی آسایش را بخود ببینند .
یک جیره خوار قلدر محله (بانک ) که ماهی 15 میلیون یا 256 میلیون تومان حقوق از محل (رباخواری ، قلدری و اغتشاش در اقتصاد و کسب و کار مردم ) میگیرد هرگز سیر نخواهد شد و مجبور است هر چند وقت یکبار با اغتشاش در اقتصاد و کسب وکار مردم به این حقوقهای نجس و کثیف دست یابد .
امروز دیگر اثری از راهزنانی که در بیابانها به کاروانها میزدند و اموال کاروانیان را غارت میکردند نیست بلکه امرور بانک نقش همان راهزن ها را انجام میدهد و هر از چند گاهی نه به بیابان بلکه به خیابانهای شهرها و مزارع روستاها میزند اموال مردم را غارت میکند بصورت کاملا رسمی و قانونی .