مبارزه با ربا و رباخواری

مبارزه با ربا و رباخواری

مبارزه با ربا و رباخواری

مبارزه با ربا و رباخواری

این وبلاگ درجهت مبارزه با رباخواری سازمان یافته بانکهای ایرانی ، مبارزه و ابراز تنفر جستن از تمامی کسانی که پست و مقامی در حکومت دارند و حق مردم را تضیع میکنند و هر روز نسبت به روز قبل بر مشکلات اقتصادی مردم می افزایند و مردم را نوکر خود میدانند و خود را ارباب مردم میدانند که این مسئله از حقوقهای چند میلیونی که میگیرند قابل درک است و این درحالی است که در جمهوری اسلامی تمامی مقامات حتی مقامات بالایی نوکر مردم محسوب میشوند و مردم ارباب آنها هستند . امیدواریم که روزی این وضعیت نا برابر و ناعادلانه به نفع مردم عوض شود و وضع اقتصادی مردم در بهترین وضعیت قرار گیرد و آن دسته از مفت خورهای حقوق بگیر که حقوق های میلیونی حق انها نیست و هیج نفعی برای کشور ندارند به گدایی بیفتند و تقاص این مفت خوری را پس بدهند

۲۶تیر

باز رباخور قلدر محله (بانک ) جنایتی دیگر مرتکب شد

باز صاحبان شغل های آبرومند یکسال زحمت کشیدند و برخی هایشان توانستند پس انداز خود را بیشتر کنند برخی دیگر هم اصلا نتوانستند پس انداز کنند .

رباخور قلدر محله (بانک ) نه تنها آب خالی می آورد و درون آبگوشتهایی که مردم محله با زحمت و دسترنج خود در حال پخت آن هستند می ریزد و با قلدری تمام در مصرف آن شریک میشود و بیشتر از نصف آبگوشتها را برداشته میدزدد تا به جیره خوارانش بدهد تا از گرسنگی نمیرند .

رباخور قلدر محله (بانک ) باز ارزش کسب و کار و تلاش یک سال و چند سال آدمها را با خاک یکسان میکند و از طرف دیگر به جیب جیره خوارانش سرازیر میکند تا از گرسنگی تلف نشوند .

رباخور قلدر محله ( بانک ) هر روز با خدا میجنگد .

باز مردم یکسال یا چند سال زحمت کشیدند ، پس انداز کردند به امید اینکه خانه ای بخرند ولی باز رباخور قلدر محله ( بانک ) دسترنج آنها را با قلدری تمام تصاحب کرد و باز چند سال صاحب خانه شدن آنها به عقب افتاد .

بامید روزی که رباخور قلدر زناکار محله ( بانک ) نابود شود و مردم روی آسایش را بخود ببینند .

 

یک جیره خوار قلدر محله (بانک )  که ماهی 15 میلیون یا 256 میلیون تومان حقوق از محل (رباخواری ، قلدری و اغتشاش در اقتصاد و کسب و کار مردم ) میگیرد هرگز سیر نخواهد شد و مجبور است هر چند وقت یکبار با اغتشاش در اقتصاد و کسب  وکار مردم به این حقوقهای نجس و کثیف دست یابد .

امروز دیگر اثری از راهزنانی که در بیابانها به کاروانها میزدند و اموال کاروانیان را غارت میکردند نیست  بلکه امرور بانک نقش همان راهزن ها را انجام میدهد و هر از چند گاهی نه به بیابان بلکه به خیابانهای شهرها و مزارع روستاها میزند اموال مردم را غارت میکند بصورت کاملا رسمی و قانونی .

 

 

آتش به اختیار
۰۵تیر

مرگ بر بنی صدر

آتش به اختیار
۰۳تیر

حاکم ستمگر و دژخیم

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که زمام کارى از کارهاى مسلمانان را به دست گیرد و به آنان خیانت ورزد، او در آتش است. 

امام على علیه السلام : جانور درنده پرخور بى رحم، بهتراز حکمران ستمگر دژخیم است.
امام على علیه السلام : بدترین حکمرانان، کسى است که بیگناه از او بترسد.


امام على علیه السلام : هر که حکومتش ستمکارانه باشد، دولتش به سر آید.

 

 

 

آتش به اختیار
۱۰خرداد

خبری که چهارشنبه, 23 مهر 1393 ساعت 23:46 روی سایت شفقنا قرار گرفت و از اختلاف طبقاتی در جهان گزارش میداد.

بخش مهم این گزارش شکاف طبقاتی وحشتناک در دنیاست :

(( داده های این گزارش مورد استفاده فعالان ضد فقر در “آکسفام” قرار گرفته بود که گزارششان در آغاز سال جاری نشان می داد 85 نفری که ثروتمندترین افراد در جهان هستند مجموع ثروتی معادل 1 تریلیون دلار در اختیار دارند، که معادل ثروت 3.5 میلیارد نفر از فقیرترین افراد جهان است.))

 

یعنی 85 نفر مساوی با نصف جمعیت کره ی زمین ثروت دارند. قضیه خیلی بدتر از جنبش 99% ی است.

shekaf

این شکاف عظیم را فقط پول اعتباری دلار میتواند ایجاد کند.

 

این کودک آفریقایی که لاشخور منتظر مرگش است؛ یکی از آن 3.5 میلیارد نفری ست که حق شان را 85 نفر خورده اند.

afrigha

تعداد زیادی پول اعتباری در جهان وجود دارد. برخی از معروفترین پولها دلار و یورو و پوند و یوان و کرون است. هر کدام از این پول ها و بانک مرکزی های چاپ کننده ی آن میتوانند نتایج کار ملتشان را به راحتی جمع آوری کنند. یعنی همه ی ملت کار میکنند و حجمی از پول را به گردش در میآورند. وقتی بانک مرکزی برآورد کند که رشد تولید و خدمات انجام شده، دستگاه چاپ پول را روشن میکند و مقدار پیشرفت کشور را به نفع خود مصادره میکند و جالب است بدانید، این اقدام کاملا قانونی ست و وظیفه ی بانک مرکزی ست.

 

فرض کنید؛ 100 نفر جمع شده اید و هر کدام مقداری گوشت و سیب زمینی آورده اید و دارید برای همه 100 کیلو آبگوشت درست میکنید. قرار است پس از آماده شدن آبگوشت، هرکس به نسبت مقدار مصالحی که آورده آبگوشت ببرد. تا اینجا همه چیز عادلانه است.

هنگام تقسیم غذا ، ناگهان قلدر رباخور محله میآید و 20 کیلو آب داخل دیگ آبگوشت میریزد و 20 کیلو آبگوشت برمیدارد و میبرد.

سالهاست که بانک های مرکزی تحت حمایت دولت به صورت کاملا قانونی ، پول چاپ میکنند و نتیجه ی کار ملتش را میدزدد. این اقدام جنایتکارانه با پول طلا غیرممکن است.

 

منبع : بت شکن

 

دزدی قانونی

آتش به اختیار
۰۸خرداد

آتش به اختیار
۱۹ارديبهشت

گاز رسانی توسط نوکرهای مردم

آتش به اختیار
۱۱ارديبهشت

آیت‌الله جوادی‌ آملی اظهار داشت: دانشگاه‌های ما میزنشین تربیت نکنند چراکه میزنشینی یعنی مفت‌خوری بلکه دانشکده‌های ما باید کارگر تربیت کنند.

به گزارش «تابناک» به نقل از خبرگزاری ها آیت‌الله عبدالله جوادی‌آملی عصر امروز در دیدار وزیر تعاون دولت فعلی حاکم بر ایران که به شهر قم سفر کرده ضمن تبریک هفته کارگر اظهار داشت: از خداوند مسالت می‌کنیم که به اشتغال و تولید و ارج نهادن به مقام کارگر را در جامعه ما روز افزون کند.

این مرجع تقلید با بیان اینکه فقر بدنی یک مشکل خوش‌خیم اما فقر فرهنگی یک مشکل بدخیم است، گفت: جامعه اگر از نظر حیثیت اجتماعی باشد، درست باشد فقر مادی هم تحمل می‌کند کما اینکه اوایل انقلاب فشارهای مختلف از جمله جنگ تحمیلی، بمباران‌ها، ترور شخصیت‌ها و ... تحمل کرده‌اند اما بدون شک همین مردم اختلاس‌ها و بی‌عرضگی‌های مسئولان را تحمل نمی‌کند.

وی با بیان اینکه باید غده‌های بدخیم جامعه که مردم را ناراحت می‌کند شناسایی و برطرف کنیم، گفت: باید بفهمیم و درست عمل کنیم و بدانیم که مسایلی مانند دو تابعیت بودن مسوولان و پر کردن جیب برخی افراد تحمل نمی‌شود. باید بدانیم اگر ملت به‌خاطر همین مسایل نامطلوب شورید دیگر همه را می‌شورد و کنار می‌گذارد. به همین جهت حواس‌تان باشد.

آیت‌الله جوادی آملی تصریح کرد: چگونه است که کشور 800 میلیونی که نظامی کمونیستی و بی‌دین دارد می‌تواند کشور خود را اداره کند اما ما یک کشور 80 میلیونی هستیم و این همه امکانات و آب و خاک مناسب داریم در مشکلات خود می‌مانیم؟ آن کشور با کفر 800 میلیون را اداره می‌کند اما ما با داشتن امام حسین (ع) و امام علی (ع) نتوانسته‌ایم؛ یعنی از این ظرفیت‌ها استفاده نکرده‌ایم.

این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه راه‌حل بسیاری از مشکلات کشور ارج نهادن به کارگر است، گفت: دانشگاه‌های ما میزنشین تربیت نکنند چراکه میزنشینی یعنی مفت‌خوری بلکه دانشکده‌های ما باید کارگر تربیت کنند. کشور آلمان در جنگ‌جهانی دوم با خاکستر یکسان شد اما با پشتوانه کار ملت خود مشکلات را برطرف کرد.

وی با بیان اینکه براساس آموزه‌های دین ملتی که آب و خاک مناسب دارد اما دستش را به سوی دیگران دراز کند از رحمت خداوند دور خواهد شد، گفت: حقیقت این است که اگر معنی فقر را می‌فهمیدیم بیشتر تلاش می‌کردیم .

آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه فقیر طبق آموزه‌های قرآن کریم یعنی ملتی که ستون فقراتش شکسته، گفت: آیا از ملتی که ستون فقراتش شکسته انتظار مقاومت دارید؟ ملتی که ویلچری شد توان مقاومت ندارد.

این مرجع تقلید با بیان اینکه ملتی که جیبش خالی است بدون‌شک زیر بار دیگری می‌رود، گفت: این سخنان را قرآن کریم بیان کرده و ما از قرآن راستگوتر نداریم.

آیت‌الله جوادی‌آملی تصریح کرد: بدانیم که اگر با وجود این مشکلات ملت قیام کند همه ما را به دریا خواهد ریخت به همین جهت حواس‌تان باشد. البته بسیاری از کشور فرار کردند یا جای فرار خود را فراهم آوردند اما ما جای فرار نداریم. این بی‌عدالتی‌ها و بی‌عرضگی‌های برخی مسوولان قابل تحمل نیست. کشوری که این همه منابع و آب و خاک دارد چرا باید این همه گرسنه داشته باشد.

وی با اشاره به بیان نظرات مردم در فضای مجازی گفت: فضای مجازی به نظر من مجازی نیست بلکه یک فضای حقیقی است و هرجایی که اندیشه و فکر قابل بیان شد آن فضا فضای حقیقی است.

این مرجع تقلید با اشاره به برخی ناکارآمدی‌ها در کشور گفت: کشور هلند با اینکه کوچک‌تر از مناطق شمالی ایران است اما بخش عمده‌ای از لبنیات کشور دنیا را تامین می‌کند اما ما که نمی‌توانیم در این زمینه ظهور و بروز کنیم به خاطر بی‌عرضگی است .

جوادی آملی گفت: اگر ما توانستیم مشکل پشت میز نشستن افراد پر ادا، فاصله طبقاتی و بانک‌های ربوی و ... را حل کنیم ملت در برابر دیگر مشکلات تحمل خواهد کرد اما این مشکلاتی که گفته شد واقعا قابل تحمل نیست.

وی افزود: بانک‌های ربوی و رباخواری که اکنون در کشور ما وجود دارند خانمان‌سوز است و شعار امسال را با مشکل مواجه می‌کند چراکه تولید سرمایه می‌خواهد و وقتی برای تولید به بانک مراجعه کنید سودهایی حدود 20 درصد را مطالبه می‌کند.

آیت الله جوادی آملی گفت: ما این مشکلات را با دوستان می‌گوییم تا ان‌شاءالله برطرف شود و همین مسوولان ما هستند که می‌توانند عیب‌ها و گره‌ها را برطرف کنند.

این مرجع تقلید در پایان سخنان خود ابراز امیدواری کرد که ملت ایران از کالای ایرانی و تولید داخلی حمایت کند.

آتش به اختیار
۱۱ارديبهشت

مدرک گاه تهران

آتش به اختیار
۱۱ارديبهشت

زنای سازمان یافته بانک

آتش به اختیار
۲۳فروردين

بانک گرگ درنده

تقدیم به بانکهایی که درنده خویی در ذات آنها عجین شده است و قصد اصلاح خود را ندارند و هر روز انسانها را میدرند و با فروش گوشت انسانها روزگار میگذرانند و  در جهان به گردش میپردازند این درنده خویی در گرگ با تکه پاره کردن جسم موجودات دیگر نمود پیدا کرده است و در بانک این درنده خویی با رباخواری نمود پیدا کرده است

آتش به اختیار
۲۳فروردين

پاداش 800 میلیونی را محکوم میکنیم

آتش به اختیار
۲۳اسفند

تصاویر زیر ویلایی را نشان میدهد که در منطقه غیر مسکونی و در دل اراضی کشاورزی ساخته شده است زمین این ویلا که قبلا ساختمان دبستان قدیمی روستا در آن قرار داشته و در اختیار آموزش و پرورش بوده و توسط آموزش و پرورش فروخته شده است و اکنون طبق تصویرهایی که مشاهده میکنید ویلایی در داخل آن ساخته شده است اطراف این ویلا آبشار روستا و باغات دیگر قرار دارد و هیچ خانه مسکونی در محدوده آن قرار ندارد .

جای سوال دارد که چگونه میشود که در شمال کشور و در شهرها و روستاهای دیگر چنانچه در محدوده اراضی کشاورزی باغ یا حتی طبق قانون دیوارکشی ممنوع است و کشاورزان موظف اند بجای دیوار فنس کشی کنند در روستای مرک چنین بی قانونی انجام میشود و در دل زمینهای غیر مسکونی ویلایی ساخته میشود .

جای سوال اینجاست که آیا حتی یک نفر از اهالی روستای مرک ( که به جایی پرقدرت  وصل نباشد ) میتواند باغ خود را تخریب و یک ویلا بجای آن بسازد ؟ جواب قطعا خیر است .

قانون باید برای همه یکسان باشد :

طبیعتا قانون باید برای همه متخلفین یکسان باشد و نمیشود که ترازویی یک پله آن سنگین و یک پله آن سبک تر باشد و چنانچه در نقاط دیگر کشور ویلاهای غیر مجاز تخریب میشود در روستای مرک هم که متعلق به همین کشور است این قانون صدق پیدا میکند .


با مشاهده این تصاویر در ذهن هریک از اهالی روستای مرک این سوال پیش می آید که نقش شورا و دهیار  و بقیه متولیان وابسته به دولت  روستا در این مسئله چه بوده است و چرا چنین تخلفی در روستای مرک صورت گرفته است .

در پایان به متولیان چنین اموری گوشزد میکنیم که اگر چنانچه چنین تخلفاتی در نطفه خفه نشود در آینده شاهد تخلفات بیشتری در این زمینه چه در روستای مرک و چه در روستاهای دیگر خواهیم بود .











آتش به اختیار
۱۶فروردين

اگر از خیابان مطهری بیرجند رد شوید یا وارد باغ رحیم آباد بیرجند شوید یک امارت قدیمی به چشم شما خواهد خورد که در زمان حکومت  محمد رضا شاه اختلاس گر دزد و تبیعض گر و حامی رقص و آواز چه جنایتها که در آن رخ نداده است و جیره خواران و حقوق بگیران حکومت محمدرضا پهلوی چه جنایتها  و خیانتها که در حق مردم این خطه انجام نمیداده اند اکنون بنام میراث فرهنگی شناخته میشود که باید گفت میراث  ضد فرهنگی .

و باید این ساختمانها همچنان بمانند و نه تنها انسانهای امروز بلکه تا زمین پابرجا باشد کسانی که چشمشان به این نوع امارتها می افتد در ذهن خود مجسم کنند  تمامی جنایتکاران حکومتی را که در این امارتها زندگی میکرده اند .

و جالب تر اینکه گرچه این کاخها از  خشت و گل ساخته شده و با آینه کاری زیباسازی شده تا افراد حکومتی در آن زندگی کنند و از آن لذت ببرند ولی اکنون  هم صاحبان کاخهای آنچنانی باید بدانند گر چه امروز و چند صباحی در کاخهای خود به خوش گذرانی خواهند پرداخت ولی سالها بعد که استخوانهای آنها در قبرستانها هم  یافت نخواهد شد مایه عبرت انسانها خواهند شد  و لعن و نفرین انسانها را به خود جلب خواهند کرد .

 

باغ رحیم آباد میراث ضد فرهنگی و مایه خجالت

 

ارگ کلاه فرهنگی بیرجند میراث ضد فرهنگی و مایه خجالت

 

باغ رحیم آباد بیرجند میراث ضد فرهنگی و مایه خجالت
 

آتش به اختیار
۱۴اسفند

سال گذشته اواخر دیماه 95 بود که کانون فرهنگی مسجد روستای مرک که یک کارمند دولت ایران متولی آن است   اعلام کرد که دوره آموزش حوله بافی همزمان با دهه فجر با همکاری میراث فرهنگی در روستا برگزار خواهد شد و از تعدادی افراد علاقمند ثبت نام به عمل می آید ولی ظاهرا وقتی لیست ثبت نام شده ها را می بینند زیر آن زده و این ثبت نام شده ها را باطل اعلام میکنند و کانون فرهنگی و دهیاری روستای مرک با توافق همدیگر این لیست را باطل اعلام کرده و دوباره مردم روستا پیامکهایی از دهیاری دریافت میکنند مبنی بر ثبت نام و در این پیامک چنین اعلام میشود که اولویت با افراد تحت پوشش کمیته امداد است و مجددا از افراد تحت پوشش کمیته امداد و تعدادی افراد دیگر  ثبت نام به عمل می آید و جالب توجه اینکه در تصویرشماره یک همانطور که مشاهده میکنید عوامل دولتی که برای افتتاح این دوره آمده اند بیشتر از 15  نفر میباشد یعنی افتتاح کنندگان بیشتر از کارآموزان .

افرادی که در تصویر زیر مشاهده میکنید هیچکدام کارآموز حوله بافی نیستند و فقط برای افتتاح این کارگاه به روستای مرک تشریف آورده اند که البته چند نفر هم از آنهااز سمت راست وچپ در تصویر نیفتاده اند .

 

-

کارگاههای کارآموزان این دوره کجاست ؟

اکنون یکسال و یکماه از برگزاری این دوره میگذرد ولی تاکنون هیچکدام از کارآموزان این دوره حتی یک کارگاه هم در روستا تاسیس نکرده اند  و آنهم به این دلیل است که با انگیزه یاد گرفتن شغل حوله بافی شرکت نکرده اند بلکه برای گرفتن وام چند میلیونی بوده است که در موقع ثبت نام در بین مردم شایع شده است که کسانی که در این دوره شرکت کنند به آنها داده خواهد شد .

آمارهای توخالی ؟  اشتغال هیچ و پوچ ؟

وقتی دولت این چنین دوره هایی برگزار میکند به دلیل مدیریت ضعیف و نا کارامد دخیل در این چنین اموری ، برگزاری این دوره ها که هزینه های زیادی از بیت المال را باید بگوییم که حیف و میل میشود به اشتغال ختم نمیشود و افراد شرکت کننده در این چنین دوره هایی که ابتدا افراد علاقمند و با انگیزه در آن ثبت نام میکنند و سپس اسامی آنها خط میخورد و از  افراد دیگری که اصلا انگیزه انجام چنین کارهایی را ندارند ثبت نام میشود به سر انجام نمیرسد و فقط برای کلاس گذاشتن  و  پز دادن بعضی ها و آمار رد کردن خوب است .

اشتغال زایی در روستای مرک برای 15 نفر در بوق و کرنا :

با افتتاح این دوره آموزشی سایتهایی متعددی این خبر را منتشر میکنند (15 نفر در روستای مرک شهرستان بیرجند، با راه اندازی کارگاه حوله بافی در کنار مسجد، شاغل شدند.) حال باید از افرادی که کلاس میگذارند که برای 15 نفر در روستای مرک اشتغال زایی شده است سوال شود که این 15 نفر اکنون کجا هستند و کارگاههای آنها در کدام نقطه روستای مرک وجود دارد و روزی چند حوله میبافند و کجا بفروش میرسانند .

تعدادی از تصاویر و لینکهای برخی سایتهایی که این خبر را منتشر کرده اند  :

 

--

http://www.iribnews.ir/fa/news/1497269/%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-15-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85

 

-

http://shabestan.ir/detail/News/607288

 

-

http://birjand.irib.ir/-/%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-15-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%88%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%81%DB%8C

وعده های بی سرانجام ؟

در دهه فجر سال گذشته همچنین جلسه ای توسط عوامل دولت در حسینیه روستا برگزار میشود و در این جلسه بخشدار بخش مرکزی بیرجند وعده هایی میدهد که به سرانجام نمیرسد که عبارتند از شروع پروژه گاز رسانی به روستای مرک ، آسفالت رایگان برای روستای مرک که به ادعای بخشدار مرکزی بیرجند برای اولین بار و اولین دولتی است که آسفالت رایگان به روستاها از جمله روستای مرک هدیه میدهند .

ولی تاکنون نه خبری از شروع پروژه گاز رسانی به روستای مرک شده و نه آسفالتهای رایگان به روستای مرک رسیده است که البته نباید از حق بگذریم در اسفند سال گذشته بود یا فروردین امسال که ورودی بلوار روستای مرک دو قطعه چاله که بر سطح آسفالت ایجاد شده بود که هرکدام به اندازه 2 متر یا کمتر بود با آسفالت لکه گیری شده بودکه کلا میشود 4 متر  که البته باید تحقیق کنیم که آیا اداره راه و ترابری این دو چاله را لکه گیری کرده یا کس دیگری بوده است ؟

هزینه ده و صد برابری برای گرم کردن خانه های روستایی ؟

هزبنه وسایل گرمایشی روستائیان چند برابر شهرنشینان است و بطور میانگین یک روستایی برای گرم نگه داشتن یک اتاق باید در سه ماه زمستان 200 تا 300 هزار تومان پول خرید نفت سفید بدهد و این درحالی است که برای گرم نگه داشتن یک اتاق از طریق شبکه گاز لوله کشی با رعایت الگوی مصرف شاید به 30 هزار تومان هم نرسد که این مسئله بدور از عدالت  است .

آتش به اختیار
۱۵ارديبهشت

این دزدان باید شلاق بخورند

آتش به اختیار
۱۵فروردين

بانکهای رباخور

آتش به اختیار
۰۷فروردين

یهودیان از قدیم‌ترین روزگاران، به مال دوستی، پول‌پرستی و گردآوری ثروت از راه‌های مشروع و نامشروع، شهره بوده‌اند. (1)
این که تورات یهودیان را از رباخواری در میان خود منع کرده و آنان را در رابطه با دیگران مجاز می‌شمارد،(2) نشان می‌دهد که پیشینه‌ی بنی‌اسرائیل در امر رباخواری، به زمان‌های کهن باز می‌گردد.
در سال 1893/م بقایای بایگانی یک خانواده‌ی یهودی ساکن شهر نیپور (Nippur) بین‌النهرین، به وسیله‌ی آمریکایی‌ها کشف شد. بیش از هفت صد سند به دست آمده در این کاوش نشان می‌دهد که خانواده‌ی فوق به نام پسران موراشو در سال‌های 403-455 پیش از میلاد، یعنی در دوران اردشیر اول و داریوش دوم هخامنشی، به شکلی گسترده به عملیات مالی مبتنی بر ربا اشتغال داشته‌اند.(3)
هنری فورد می‌گوید: فلسفه‌ی یهود نسبت به مال و ثروت، مبتنی بر «تصاحب اموال» است، نه بر اساس «تولید و ایجاد ثروت» و چنان که پیداست میان این دو، اختلافی آشکار وجود دارد. از این رو، باید گفت که یهودیان «ارباب ثروتند» نه «اصحاب صنعت».(4) به همین جهت، علمای اقتصاد، از ایشان با عنوان «امپراتوران ثروت» و «سلطان بانک‌ها» یاد می‌کنند.
اصولاً مردم، «ربا» را پدیده‌ای بسیار پلید و زشت می‌شمارند، گرچه در زمان‌هایی ناچار می‌شوند برخلاف میلشان، بدان تن در دهند. از این رو، در طول تاریخ و در میان تمام جوامع بشری، نفرت از شخص رباخوار، امری شایع و ریشه‌دار بوده است. در امپراتوری روم، واژه‌ی «سکتور = Sector» بر شخص رباخوار و قاتل، به طور یکسان اطلاق می‌شد.
به یقین یکی از مهم‌ترین عوامل نفرت عامّه‌ی مردم از قوم یهود را در سراسر تاریخ، باید در اشتغال و افراط آنان در امر رباخواری جست‌و‌جو کرد. اتّصاف یهودیان به «خون‌آشامی» علاوه بر آن که حاکی از استفاده از خون مسیحیان از سوی آنان در تهیّه‌ی نان مخصوص عید پسح بوده است، مجازاً ناظر بر خصلت رباخواری این طایفه نیز بوده است.(5)
معمولاً هر یک از آحاد جامعه، از گروه‌ها و طبقات اجتماعی گوناگون، دست کم یک بار در طول زندگی، بنا به ضرورت، نیازمند مراجعه به رباخواران یهود بودند. اگر حاکم منطقه‌ای می‌خواست دختر خود را عروس کند، یا در برابر حمله‌ی دشمن به دفاع برخیزد، یا به عمران و آبادی منطقه‌ای همّت گمارد، یا درصدد بنای کلیسایی برآید و یا چنان چه طبقات محروم جامعه، با بحران‌های مالی نابهنگام روبه‌رو می‌شدند … در همه‌ی این حالات، رباخوار تنها کسی بود که به سبب دارا بودن ثروت کلان و آماده‌ی خویش، مورد مراجعه قرار می‌گرفت. چنان که در سده‌ی دوازدهم میلادی، یک یهودی به نام هارون (من لینکلن) در انگلستان، به منظور بنای بیش از نُه باب کلیسای مرکزی (کاتدرال)، وام ربوی پرداخت کرد و یهودیان دیگری با ثروت هنگفت خویش، از برخی جنگ‌های اروپا، حمایت مالی به عمل آورند.(6)
فقیران و مستمندان، به سبب ارتباط پی در پی با یهودیان رباخوار، آنان را طایفه‌ای استثمارگر می‌دانستند. به ویژه آن که بیش‌تر آن‌ها از بازپرداخت بدهی خویش ناتوان مانده و منبع ارتزاق و زندگی خویش، مانند زمین زراعی و ابزار کشاورزی و یا حتّی لباس‌های‌شان را که به عنوان تضمین بازپرداخت بدهکاری‌های خود، به رباخوار واگذار کرده بودند، از دست می‌دادند.
علاوه بر این، آن چه موجب تشدید نفرت مردم می‌شد، سود بیش از اندازه‌ای بود که رباخواران یهود، از مردم می‌گرفتند. در حالی که میانگین نرخ سود وام‌های ربوی در قرون وسطا 5 /12% بود، یهودیان سود بیش‌تری را برای وام‌های خویش می‌ستاندند.
از سوی دیگر، از آن جا که این رباخواران، همواره در معرض اخراج و آوارگی قرار داشتند و جان و مال خود را در معرض خطر می‌دیدند و نمی‌توانستند با تکیه بر قوانین جاری، برای دریافت مطالبات خود ضمانت‌های کافی اخذ کنند، از این رو، برای پیشبرد مقاصد خویش، به حیله‌های فراوانی متوسّل می‌شدند. مانند این که میان خود و بدهکاران، واسطه‌هایی قرار می‌دادند و همین امر موجب بالا رفتن نرخ سود می‌شد، به گونه‌ای که در انگلستان به 43 تا 86% و در اتریش در سال 1244/م به 173% و در مناطقی از فرانسه به 300% رسید.
ناگفته پیداست که بازپرداخت چنین وام‌هایی، مردم را با مشکلات و دشواری‌های فراوانی روبه‌رو می‌ساخت و موجب نهادن اتّهام سرقت و خون‌خواری بر شخص رباخوار می‌شد. به ویژه این که در این رابطه، چنان چه وام گیرنده در موعد مقرر از پرداخت اصل مبلغ وام و سود آن ناتوان می‌ماند، رباخوار می‌توانست اجناس گروگان را، حتّی در صورت دزدی بودن، به سود خویش تصرّف کند.(7)
یهودیان به لحاظ روحیّات قومی و شرایط زیستی و احساس ناامنی، خود را همواره ناچار می‌دیده‌اند که دارایی و ثروت خود را به سرمایه‌ای نقد و جاری تبدیل کنند، تا ضمن این که به راحتی قابل حمل باشد، بتوانند با آن به امور صرّافی و رباخواری نیز بپردازند. از سوی دیگر، آن‌ها می‌کوشیدند تا با پرداخت باج و خراج به ارباب قدرت و حکومت، برای امنیّت و آرامش خویش، تضمینی بیابند؛ مثلاً «یهودیان انگلیسی بخشی از درآمد ربوی خویش را تقدیم پادشاه می‌کردند، به گونه‌ای که پیش‌تر گفتیم حدود 12% از کل درآمد خزانه‌ی سلطنتی از این راه به دست می‌آمد. حتّی در پاره‌ای از کشورها، مانند اسپانیا، این رقم بالاتر بود. همین امر باعث می‌شد که پادشاهان، این طایفه را مورد حمایت بی‌دریغ خویش قرار دهند و حتّی مانع از مسیحی شدن آن‌ها شوند؛ زیرا در این صورت منافعشان مورد تهدید واقع می‌شد».(8)
انعطاف‌پذیری یهودیان در انطباق با شرایط مختلف برای دست‌یابی به منافع مادّی و طرّاحی شیوه‌های ماهرانه برای گریز از موانع قانونی از اهمّ ویژگی‌های این قوم محسوب می‌شود.
از سده‌ی سوم هجری (نهم میلادی)، یهودیان مستقر در سرزمین‌های اسلامی، شکل جدیدی از رباخواری را وضع کردند و آن سرمایه‌گذاری مالی در عملیّات تجاری بود. برخی از این مشارکت‌ها ظاهری بود و تنها پوششی تلقّی می‌شد برای گریز از قوانین اسلامی در منع رباخواری (دائره ‌المعارف یهودی، ج 12، ص 253-254). یهودی پولی به تاجر می‌داد و بدون توجه به ضرر یا سود آن، در پایان معامله، مبلغ توافق شده‌ای سود دریافت می‌کرد (همان، ج 16، ص 1282). این روش به تدریج شایع شد و در سده‌ی چهارم هجری (دهم میلادی) رباخواریِ پوشیده و غیررسمی را در میان مسلمانان به طور کامل رواج داد. در این زمان در بغداد، مرکز خلافت عباسی، رباخواران بزرگی از میان یهودیان پیدا شدند، چون یوسف بن فیناس، هارون بن عمرام و به ویژه نتیرا. کار آنان چنان بالا گرفت که حتّی در ازای بهره، وام‌های کلان به خلفای عباسی می‌پرداختند (همان، ج 12، ص 999-1000).(9)
اشتغال و ممارست یهودیان اروپا به رباخواری چنان فراگیر و رایج بود که ذهن اروپاییان در ترسیم چهره و شخصیّت این قوم، پیش و بیش از هر چیز، متوجّه مقوله‌هایی چون سوداگری، رباخواری و اندوختن ثروت بوده است.
در فاصله‌ی قرون دوازده و پانزده میلادی، یهودیان تنها کسانی بودند که وام‌های با سود سنگین پرداخت می‌کردند، به گونه‌ای که در سده‌ی سیزدهم، دو واژه‌ی (رباخوار) و (یهودی) مترادف یکدیگر قرار گرفت.(10)
فرهنگ لغت انگلیسی اکسفورد در ارائه‌ی یک تعریف جامع از واژه‌ی (یهودی) بر سه عنصر تکیه می‌کند:
الف) او یکی از افراد نژاد عبری است.
ب) (در استعمال رایج به معنای) رباخوار، کسی که معاملات گران انجام می‌دهد، شخصی که اموال دیگران را بالا می‌کشد.
ج) این واژه به معنای فعل متعدّی فریب دادن و تقلّب کردن نیز به کار می‌رود.
معانی و تعبیرهای فوق، چیزی جز بازتاب شخصیّت و عملکرد یهودیان در جوامع اروپایی نیست.
آن چه ویلیام شکسپیر (1564-1666/م) در کمدی «تاجر و نیزی(11)» از یهودی رباخواری به نام شایلوک ترسیم می‌کند، چیزی جز ارائه‌ی ذهنیّت و برداشت اروپاییان قرون جدید از شخصیّت و رفتار یهودیان نیست.
هم‌چنین تصویرگری چارلز دیکنز (1812-1870/م) از چهره‌ی فاگین یهودی، در داستان اولیور تویست(12) گویای همین تلقّی است.
دیوید دیوک، عضو اسبق کنگره‌ی آمریکا می‌نویسد:
مارک تواین، نویسنده‌ی نامدار آمریکایی، در مقاله‌ای که در سال 1899/م در مجلّه‌ی هارپر (Harper) منتشر ساخت، با دیدگاهی کاملاً مثبت نسبت به یهودیان، از ایشان طرفداری کرد؛ امّا در عین حال نمی‌توان پاره‌ای از بخش‌های مقاله‌ی مزبور را نادیده گرفت.
او گفته است:
پس از دوران جنگ، در ایالات ویژه‌ی کشت پنبه، سیاه‌پوستان ساده‌ی منطقه در برابر دست‌مزدی ناچیز، برای صاحبان مزارع، پنبه کشت می‌کردند. پس از مدتی، یهودیان با قوه‌ی قهریّه وارد منطقه شدند و غرفه‌ای در کنار مزارع دایر کرده و هر آن چه سیاه‌پوستان نیاز داشتند، به آن‌ها وام دادند.
در پایان، آن که همه‌ی محصول را بر می‌داشت یهودی بود و سیاه‌پوست تیره‌بخت، سهمش موکول به محصول سال بعد می‌شد.
چیزی نگذشت که یهودیان مورد نفرت واقع شدند.(13)
دیوک از قول رابینو وینز (Rabino witz) نقل می‌کند که در سال 1221/م، درآمد دولت فرانسه از مالیات به دست آمده از سودهای ربوی یهودیان، از دیگر درآمدهای دولت بیش‌تر بوده است.
لوئی نهم، پادشاه فرانسه نیز با احساس نگرانی و تشویش از درآمدهای نامشروع و ناسالم یهودیان، آنان را در سال 1254/م از پرداخت وام به مردم ممنوع ساخت و اعلام کرد که این طایفه نیز باید در فعّالیت‌های اقتصادی خود، مانند دیگر مردم، به امر تجارت و کارهای یدی اشتغال ورزند.
دیوک هم‌چنین به نقل از اخیل لوچیر (Achill Luchaire) می‌افزاید:
در اروپای قرون وسطا، درب چندین کلیسا و دیر، به سبب بدهی‌های سنگینی که به رباخواران یهود داشتند، بسته شد.(14)
دیوک پس از آن که اشتغال یهودیان در سده‌های میانی را به امر رباخواری مورد بحث قرار می‌دهد، می‌پرسد:
… بدین ترتیب، آیا از مخالفت اندیشمندی مسیحی، چون قدیس توماس اکویناس، منادی بزرگ محبت و نیکی که با رباخواری یهودیان مخالف می‌ورزید، می‌توان تعجّب کرد؟
او می‌گفت:
نباید به یهودیان اجازه داد تا از راه ربا به منافع اقتصادی خود دست یابند. آنان باید ناچار شوند که درآمدهای خود را از طریق کار و فعّالیت به دست آورند، نه از راه ربا و حرص و آز.(15)

پی نوشت ها :

1- دائره المعارف یهود، ج 12، ص 247، قرآن را نخستین مأخذی می داند که اشتغال یهودیان به ربا را مطرح ساخته است.
2- تورات در سفر تثنیه، فصل 23، جمله‌های 19-20، می‌گوید: «وقتی به برادر اسرائیلی خود پول، غذا یا هر چیز دیگری قرض می‌دهید، از او بهره نگیرید، از یک غریبه می‌توانید بهره بگیرید، ولی نه از یک اسرائیلی».
در قسمت‌های فراوانی از تورات، یهودیان در اخذ ربا از یک دیگر منع شده‌اند؛ برای نمونه، ر.ک: سفر خروج، فصل 22، جمله‌ی 25؛ سفر لاویان، فصل 25، جمله‌های 35-38؛ مزامیر داود، فصل 15، جمله‌ی 5؛ سفر امثال، فصل 28، جمله‌ی 8؛ سفر حزقیال نبی، فصل 18، جمله‌های 8 و 13.
3- عبدالله شهبازی، یهودیان و الیگارشی یهودی، ج 1، ص 465.
4- هنری فورد، الیهودی العالمی، ترجمه‌ی علی الجوهری، ص 49-50.
5- عبدالوهاب المسیری، الجماعات الوظیفیه الیهودیه، ص 204.
6- همان، ص 201-202.
7- همان، ص 204-205.
8- همان، ص 203.
9- عبدالله شهبازی، یهودیان و الیگارشی یهودی، ج 1، ص 466.
10 - عبدالوهاب المسیری، الجماعات الوظیفیه الیهودیه، ص 199.
11- The Merchant of venice, William Shakespear این کتاب را با ترجمه‌ی علاء‌الدین پازارگادی شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، در 182 صفحه، به فارسی منتشر کرده است.
در این داستان، آنتونیو، تاجر ونیزی از شایلوک، رباخوار یهودی، سه هزار سکه‌ی طلا وام می‌خواهد که در اختیار دوست خویش باسّانیو قرار دهد تا بتواند با دختر ثروتمند و زیبایی به نام پورشیا ازدواج کند. شایلوک هنگام دادن این وام با آنتونیو شرط می‌کند چنان چه نتواند اصل وام و سود آن را در موعد مقرّر باز گرداند، وی بخشی از گوشت بدن او را بریده و جدا خواهد کرد؛ امّا آنتونیو از بازپرداخت آن درماند و شایلوک یهودی بر اجرای شرط خود پای فشرد و کار به دادگاه کشید. پورشیا با سخنان صریح خود، نقاب از چهره‌ی زشت و آلوده شایلوک رباخوار برداشت و در نهایت آنتونیو با اجرای شرط موافقت کرد؛ ولی تأکید داشت که نباید قطره‌ای از خون او جاری شود … .
12- دیکنز (Dickens) نویسنده و قصّه‌پرداز نامی انگلیس، این داستان را در سال‌های 1838-1839 منتشر ساخت و از همان زمان مورد استقبال قرار گرفت.
الیور تویست، قهرمان داستان، کودک گم شده‌ای بود که در یتیم‌خانه می‌زیست و آزارهای فراوان می‌دید، به ناچار از آن جا به لندن گریخت و در دام یک یهودی بزه‌کار به نام فاگین افتاد. وی الیور را به عضویت باند دزدان و تبه‌کاران، که خود رهبری آن‌ها را بر عهده داشت، درآورد.
الیور، حوادث مهیّج و دردناکی را پشت سر گذارد تا سرانجام یک انسان نیکوکار و مهربان او را از مسیر انحراف و خلاف نجات داده و معلوم شد که الیور از خاندانی اصیل و نجیب می‌باشد.
ر.ک: سناء عبداللطیف حسین صبری، الجیتو الیهودی، ص 110-112.
13- دیوید دیوک، الصحوه النفوذ الیهودی فی الولایات المتحده الامریکیه، تعریب ابراهیم یحیی الشهابی، ص 234.
14- همان، ص 240
15- همان، ص 242.
منبع مقاله: کریمیان، احمد، (1384)، یهود و صهیونیسم: تحلیل عناصر قومی، تاریخی و دینی یک فاجعه، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّة قم)، چاپ دوم.

منبع :کریمیان، احمد، (1384)، یهود و صهیونیسم: تحلیل عناصر قومی، تاریخی و دینی یک فاجعه، قم: مؤسسة بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّة قم)، چاپ دوم.

آتش به اختیار
۰۷فروردين

اقتصاد دانهای کثافت لجن

آتش به اختیار
۰۶فروردين

بانک مرکز زنا

آتش به اختیار
۱۸اسفند

طرح اعاده اموال نامشروع نباید در محدوده  مقامات بالای حکومت بماند بلکه نمایندگان مجلس که همه ما مردم به آنها رای داده ایم باید این طرح را طوری تصویب کنند که تا کوچکترین جزء دولت و حکومت  یعنی شوراها و دهیارهای روستاها پیش برود .

و اموال افرادی که شورا و دهیار بوده اند بررسی شود که ثروتهایی که بدست آورده اند از کجا بوده است و اگر چنانچه در ارتباط با ارگانهای دولتی و حکومتی اقدام به فساد از جمله پارتی بازی رشوه خواری تبعیض ، خیانت در امانت ، خیانت در بیت المال و بودجه هایی که در دست آنها بوده است کرده اند به مردم معرفی شوند و موارد به مردم اطلاع داده شود .

در این طرح خواسته ما مردم روستاها این است که در اجرای این طرح بررسی شود که اگر شوراها یا دهیارهایی در طول مدتی که شورا یا دهیار بوده اند یا بعد از آن اگر صاحب خانه ، خانه ها ، خودرو ، خودروها ، پس اندازهای بانکی شده اند بررسی شود که از کجا آورده اند و چنانچه این اموال نامشروع باشد به بیت المال برگردد و از تمامی مسئولیتهایشان خلع  شوند .

اگر چنانچه شورا یا دهیاری نقطه فسادی از جمله ( پارتی بازی ، رشوه خواری ، خیانت در امانت و بیت المال و بودجه هایی که در دست آنها بوده ) دیده شود سرشاخه های آن نیز در ارگانهای دولتی که با این افراد خاطی همکاری کرده اند نیز به اندازه خطایی که انجام شده محاکمه شده و عدالت در مورد آنها اجرا شود .


نماینده مردم بیرجند سومین نفری که طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان(دزدان حق مردم) کشور را امضاء کرده است .

آتش به اختیار
۱۷اسفند
آتش به اختیار
۱۷اسفند
طرفند اندلسی دزدهای بیت المال :
زنها و دخترها بروید توی ورزشگاهها تماشا کنید .
زنها و دخترها بروید توی کنسرت برقصید .
مردها بروید توس کنسرت رقص زنان و دخترها را تماشا کنید .
خونه و زندگی رو میخواید چی کار !
ما خودمون که ویلا و کاخ داریم بسه !
خلاصه خوش باشید دیگه !
                ماخودمون میدزدیم بیت المال و حق شما رو
آتش به اختیار
۱۷اسفند
این دیگه هر رایی نیست هر که برنخواست یعنی یک حیف نان حیف حقوق حتی اگر 500 هزار تومان باشد که البته بعید میدانیم در مجلس ایران فردی با 500 هزار تومان حقوق باشد اصلا محالات است
آتش به اختیار
۱۶اسفند
آه مردم گرفت !
اگر سالهاست که تلاش میکنی و  نمیتوانی زندگی خود را سر و سامان بدهی امروز بدان که دزدان گردن کلفتی  که با دوز و کلک تند و تند قیمتها را بالا میبرند تا بیشتر دزدی کنند اکنون به سزای اعمال ننگین خود خواهند رسید .


--------------------
آتش به اختیار